وضغیت وبلاگ ما؟

آمار مطالب

کل مطالب : 548
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 243
باردید دیروز : 1325
بازدید هفته : 243
بازدید ماه : 6303
بازدید سال : 71411
بازدید کلی : 629905

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مثل باران باشیم و آدرس mobinir.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 13 مرداد 1393
نظرات

آب، برکت حیاتبخش خداوند
بیشتر دانشمندان عقیده دارند که زندگی در آب آغاز شده است و نخستین موجودات زنده آبزی بوده‌اند. در قرآن کریم نیز آمده است که همه چیز از آب زنده است و خداوند پنجاه بار در قرآن از آن به اشکال مختلف یاد کرده است.
خداوند در آیات متعدد انسان را به تفکر در آب و شکرگزاری این نعمت بزرگ یادآور شده است. آب به عنوان برکت خداوندی است که حیات می‌بخشد، حیات را حفظ می‌کند و بشر و زمین را پاکیزه می‌گرداند. عرش خدا بر روی آب و بهشت به صورت باغهایی که نهرهایی زیر آنها جاری است تشریح می‌شود. به نظر می‌رسد که در قرآن آب با ارزش‌ترین آفریده خداوند بعد از انسان می‌باشد.
اباصلت هروی می گوید: مأمون از امام رضا علیه السلام درباره ی این آیه سؤال کرد: « و هو الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام و کان عرشه علی الماء لیبلوکم ایکم احسن عملا» (هود: 7) ؛ «اوست خدایی که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید در حالی که عرش او بر روی آب بود. تا شما را بیازماید که کدام یک از شما اعمالتان بهتر است. امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالی عرش، آب و ملایکه را قبل از خلقت آسمانها و زمین آفرید، و ملائکه با توجه نمودن به خود و عرش و آب، بر وجود خداوند استدلال می کردند. سپس خداوند عرش خود را بر روی آب قرار داد تا بدین وسیله قدرت خود را به ملائکه بفهماند، که خداوند بر هر کاری تواناست، سپس با قدرت و توانایی خویش عرش را بلند کرده و بر فراز آسمان های هفتگانه قرا داد. آنگاه در حالی که بر عرش خود تسلط و استیلاء داشت، آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، و....(1)

 

آب ، بهترین نوشیدنى در دنیا و آخرت
آب یکی از نوشیدنی هایی است که انسان در طول روز چند وعده نیاز به استفاده از آن دارد پس باید به آبی که می نوشیم خوب دقت کنیم و از سلامت آن اطمینان حاصل نماییم. بر اساس تحقیق انجام یافته مواد اصلی تشکیل دهنده کره زمین و بدن انسان آب، روغن و نمک می باشد که مهم ترین آنها آب است .
در بیانات ائمه معصومین علیهم السّلام آب سرور و سالار نوشیدنى هاى دنیا و آخرت معرفى شده است.(2) در تفسیر آیه کریمه« ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم»؛ سپس در چنین روز (قیامت ) از شما درباره نعمت ها (ى کفران شده دنیا) بازخواست شود، على علیه السّلام می فرماید: یکى از نعمت هایى که مورد سؤ ال و بازخواست قرار مى گیرد آب سرد است .
امام رضا (ع) به نقل از پدران بزرگوار خویش به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرماید: سید طعام الدنیا و الآخرة اللحم و سید شراب الدنیا و الآخرة الماء؛ بهترین غذا در دنیا و آخرت گوشت و بهترین نوشیدنی در دنیا و آخرت آب است.(3)
با این همه برخى آب ها همانند آب باران ، آب جوشیده شده ، آب زمزم ، آب فرات و...بیشتر تمجید گردیده و به آثار شگرف آن بر جسم و جان آدمى اشاره شده است .

 

مزه آب ، مزه زندگى است 
آب مایه حیات و بقای همه جنبندگان و نباتات در جهان هستی است و در قرآن هم به این ویژگی آب اشاره شده آنجا که فرموده: و جعلنا من الماء کلّ شئ حیّ ؛ و ما حیات همه چیز را از آب قرار دادیم. از همین رو امام رضا علیه السلام می فرماید: طَعمُ الماءِ طَعمُ الحَیاةِ ؛ مزه آی مزه زندگی است.(4)

یکی از ویژگی های آب خاصیت درمانی آن است که ما قبلا در یادداشتی انواع آب و ویژگی های آب خوب را توضیح دادیم. یکی از خواص آب از نگاه امام رضا(ع) کمک به درمان تب و نیرو بخشی به بدن است. امام رضا علیه السّلام در این زمینه می فرماید: الماء المسخن اذا غلیته سبع غلیات و قلّبته من اناء الى اناء فهو یذهب بالحمّى و ینزل القوة فى الساقین و القدمین؛ آب گرم ، چنانچه آن را هفت جوش بجوشانى و از ظرفى به ظرف دیگر درآورى ، تب را مى‏بَرَد و نیرو را به ساق پاها و قسمت پایین‏تر از مچ ، سرازیر مى‏کند.(5)
و در جایی دیگر می فرماید: الماء المغلی ینفع من کل شیء و لایضر من شیء؛ آب جوشیده از همه جهت سودمند است و به هیچ رو زیان بخش نیست و در روایتی هم آمده است: إذا دخل أحدکم الحمام فلیشرب ثلاثة أکف ماء حار ، فانه یزید فی بهاء الوجه ، و یذهب بالالم من البدن ؛هرگاه داخل حمام شدید سه کف دست آب گرم بنوشید که اینکار باعث درخشش صورت شده و دردها را از بدن می برد.

پانوشتها:
1. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 134، ح 33؛ نورالثقلین، ج 2، ص 336، ح 10
2. مجلسى ، بحارالانوار، ج 66، ص ‍ 451
3. عیون اخبارالرضا(ع) ج2، ص 35 
4. بحار الانوار، ج 49، ص 99 
5. بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 451 ، حدیث 16

 http://modernday.loxtarin.com/

تعداد بازدید از این مطلب: 1948
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 6 مرداد 1393
نظرات

خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یکماه ی خود را در رمضان، از این به بعد هم حفظ کنیم.(آمین)

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2421
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 6 مرداد 1393
نظرات

پیشاپیش عیدتون مبارک.

تعداد بازدید از این مطلب: 1997
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 6 مرداد 1393
نظرات

رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری گفت: احتمال رویت هلال ماه شوال در غروب یکشنبه نزدیک به صفر است، بنابراین به احتمال قوی روز سه‌شنبه عید فطر خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام احمد مروی رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری صبح امروز در نشست خبری گفت: نظر کارشناسان درباره رویت هلال ماه شوال بر این است که رویت در غروب روز یکشنبه بیست و نهم ماه مبارک بسیار ضعیف و احتمال آن نزدیک به صفر است.

وی ادامه داد: اما بر اساس وظایفی که بر عهده داریم، ۱۵۰ گروه رصدی را به نقاط مختلف کشور اعزام می‌کنیم تا به استهلال بپردازند.
رئیس ستاد استهلال اظهار داشت: اگر هلال ماه در غروب یکشنبه رویت شد و این رویت برای رهبر معظم انقلاب اطمینان‌آور بود، به اطلاع مردم روزه‌دار خواهد رسید و اگر رویت اطمینان‌آوری مشاهده نشود، باید بر طبق تقویم عمل کرد، بنابراین، ماه مبارک رمضان ۳۰ روزه خواهد بود.

حجت‌الاسلام مروی در پایان بار دیگر تأکید کرد: به احتمال بسیار قوی، روز سه‌شنبه عید سعید فطر است.

تعداد بازدید از این مطلب: 2395
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 6 مرداد 1393
نظرات

 

اگر می خواهید در زمان خواب هم عضلات بدن رشد کند پس قبل از آن یک نوشیدنی حاوی پروتئین میل کنید! گذشته از تمام فواید و اهمیت نوشیدنی های پروتئینی بعد از ورزش، نوشیدن یک نوشیدنی حاوی پروتئین قبل از خواب می تواند به طور مؤثری بر بهبود و بازیافت کل انرژی عضلات بدن، ریکاوری عضلات و در نتیجه رشد عضلات بعد از یک ورزش سنگین اثر داشته باشد.

قبل از خواب پروتئین بخورید تا عضلانی شویدتحقیقات منتشر شده در سال ۲۰۱۲ در مجله پزشکی – علوم ورزشی و تمرینی، محققان اثرات مصرف پروتئین را روی ۱۶ مرد جوان آزمایش کردند. آزمودنی ها بعد از یک تمرین سخت و ۳ ساعت ورزش استقامتی (در ساعت ۸ بعداز ظهر ) بعد از فعالیت ورزشی یک وعده غذایی شامل ۲۰ گرم پروتئن و ۶۰ گرم کربوهیدرات مصرف کرند. ۳۰ دقیقه قبل از خواب نیز ۴۰ گرم پروتئین خالص مصرف کردند. مخصوصا" پروتئین هایی مانند کازئین. پس از آن، نمونه های خون و عضله در طول یک شب گرفته می شود.

بعد از بررسی های انجام شده به دو نتیجه رسیدند:

۱- پروتئین قبل از خواب به طور مؤثری جذب و هضم می شود و منبع ذخیره بالای از اسید آمینه آماده مصرف در خون را فراهم می نماید.

۲- ۲۲ درصد از آن جهت سنتز پروتئین عضلات و به طور قابل توجهی تعادل پروتئینی کلی را افزایش می دهد.

افزایش سنتز پروتئن عضلات (MPS) حیاتی است چرا که منجر به بهبود و رشد مؤثر عضلات می شود. به علاوه  می تواند از تخریب بافت عضلات جلوگیری کند. حفظ  MPS  در دوز و مقدار بالا می تواند به ساخت آسانتر بدنی کاملا" عضلانی کمک کند.

به طور کلی ۳۰% پروتئین شیر را کازئین تشکیل می دهد.

با این توضیحات شما با مصرف یک نوشیدنی پروتئینی قبل از خواب (در اینجا  تحقیق پروتئین مورد استفاده کازئین بوده) می توانید بدن را به رشد طولانی مدت عضلات در مدت زمان خواب که به طور معمول ۸ ساعت است، وادار کنید. انجام دادن این توصیه مثل سپر و حفاظی ارزشمند از  تجزیه بافت عضلات در طول شب جلوگیری می کند و به رشد عضلات بدن بیشتر از آنچه تصور کنید کمک می کند. تحقیق فوق روی پروتئین کازئین انجام گرفته است در حالی که برای نمونه های دیگر پروتئین این تحقیق تکرار نشده است. به هر حال پروتئین گیاهی یا  هر نوع پروتئینی در نوع خود می تواند موجب نتیجه مشابهی گردد.

تهیه و ترجمه: elmevarzesh.com

تعداد بازدید از این مطلب: 3983
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 6 مرداد 1393
نظرات

تفاوتهاى علايم ظهور و شرايط ظهور امام زمان (عج)

تفاوتهاى علايم ظهور و شرايط ظهور امام زمان (عج)

 

 

شرايط ظهور با علايم ظهور داراى تفاوتهايى است كه عبارتند از: وابستگى ظهور به شرايط، يك نوع وابستگى واقعى است، ولى وابستگى به نشانه ها و علايم از جهت كشف و اعلام است، نه به عنوان يك امر واقعى و ارتباط حقيقى.
علايم ظهور عبارتند از چندين رويداد و حادثه است كه گاهى نيز به ظهور پراكنده پديد آمده و تنها ارتباط واقعى در بين آنهاو ظهور تحقق همه آنها پيش از ظهور مى باشد، اما شرايط ظهور به اعتبار برنامه ريزى طولانى الهى با ظهور ارتباط واقعى داشته و سبب پيدايش آن مى باشند.
نشانه ها لزومى ندارد حتماً در يك زمان با يكديگر واقع شوند  بلكه يك نشانه در يك زمان پديد مى آيد و پايان مى پذيرد. البته گاهى هم به طور تصادفى در يك زمان چندين نشانه با هم پديد مى آيند  اما شرايط بايد با يكديگر مرتبط باشند و در آخر كار موجب ظهور شوند و بتدريج ايجاد شده و آنچه وجود مى يابد استمرار داشته و از بين نرود.
تمامى علامات پيش از ظهور پديد آمده و از بين مى رود ليكن شرايط به طور كامل به وجود نمى آيد، مگر نزديك ظهور و يا هنگام وقوع آن و ممكن نيست كه از بين بروند، علايم ظهور را مى توان شناسايى كرد و مى توانيم بفهميم كدام يك از آنها موجود شده و كداميك هنوز موجود نگشته است اما به شرايط نمى توان كاملا و در يك زمان پيش از ظهور دست يافت ويا آنهارا حاصل كرد  زيرا برخى از آن شرايط وجود تعداد كافى از افراد آزموده و با اخلاص در سطح جهان بوده و بررسى درست و شناسايى آن براى اشخاص عادى امكان پذير نيست.

http://mahdi-yas.lxb.ir/

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2047
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 1 مرداد 1393
نظرات

نتیجه تصویری برای اسرائیلمرگ بر اسرائیلنتیجه تصویری برای اسرائیل

تعداد بازدید از این مطلب: 2056
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 1 مرداد 1393
نظرات

اسرائيل چگونه به وجود آمد؟

در اوائل اين قرن، (بريتانيا) بزرگترين دولت استعمارگر را تشكيل مى‏داد، براى جلوگيرى از نفوذ روزافزون (آلمان) كه با سرعتى چون برق سراسر دنيا را فرا مى‏گرفت سعى كرد تا سدّى از انسانها در برابر آلمان بسازد، در اين زمينه ارتباط هائى با هريك از كشورهاى جهان مانند: هلند، بلژيك، اسپانيا، پرتقال و ايتاليا به عمل آورد و در سال1907 كنفرانسى از بزرگترين سياستمداران اين كشورها تشكيل داد.

در پايان اين كنفرانس كه بيش از يك هفته طول كشيد چنين اعلام شد: بزرگترين خطرى كه ممكن است متوجه غرب شود بيرون رفتن سواحل درياى مديترانه از دست بريتانيا مى‏باشد.

چون اين دريا كه حلقه اتصال بين شرق و غرب را تشكيل مى‏دهد در دست مسلمانان است و مسلمانان يك ملّت واحدى هستند و داراى زمينهاى وسيع و منابع سرشارى مى‏باشند و احتمال مى‏رود كه اين ملّت بزرگ يك باره بپا خواسته و از قيد اسارت، خويش را آزاد كرده، لذا به كشورهاى بزرگ توصيه مى‏شود كه اين ملّت واحد را متلاشى كرده و از اتّحاد و بيدارى آنها جلوگيرى كنند و در مرحله اوّل بايـد آفريـقا را از آسيا جـدا و منفصل كرد و هرگونـه اتحادى را بين اين دو قاره از بين برد(1).

اين نخستين عاملى بود كه دولتهاى استعمارى را به فكر ايجاد يك دولت كاملاً اختلافى، آن هم در كنار درياى مديترانه انداخت، ولى تنها اين را نمى‏توان دليل وجود اسرائيل دانست، زيرا يك عامل ديگرى هم در اين امر سهيم بود و آن عامل دين بود.

ريشه‏هاى اين عامل را در سه هزار سال پيش بايد جستجو كرد، يهود سالى كه از فلسطين خارج شدند يعنى درست، سه هزار سال پيش بر فراق فلسطين گريه و زارى كردند، (حائط مبكى) يا ديوارِ نُدبه و گريه شاهد زنده براين گفتار است، اين ديوار كه در شهر بيت‏المقدّس است، ناظر گريه و زارى‏هاى زيادى بوده، كه آخرين آنها، گريه‏هاى شوقى بود كه از نخست وزير، علما و سران يهود پس از شكست مسلمانان، پاى آن شنيده شد(2).

البته به قول بزرگترين تاريخ دادن عربى آقاى (فليب حتى) در تاريخ نامى از دولت اسرائيل برده نشده است(3).

ولى (بن گوريون)(4) مى‏گويد: لازم نيست كه نام اسرائيل در تاريخ درج شده باشد، همين قدر كافى است كه ما اين دولت را از هزارها سال پيش در قلبهاى خود بنا كرده‏ايم ما نام اسرائيل را از عصر يسوعا براين شهر نهاديم و در تاريخ هم اسم آن موجود است و آن بلاد (يهوذا) است.

هنگامى كه ما ازاين شهر بسيار كوچك خارج شديم، آن را در اعماق قلبهايمان حمل كرديم و تا به حال نام هريك از كوه‏ها، درّه‏ها و شهرهاى آن را در ذهن داريم(5).

در سال 117 (باركوخيا) بنى اسرائيل را جمع كرد و آنها را براى تأسيس دولتى در فلسطين دعوت كرده ولى شكست خورد و اين آرزو را به گور برد.

پس از اين، حركات مسلحانه براى تأسيس دولتى در اين منطقه بسيار واقع شده ولى هيچ يك پيروز نگشته، تا آن كه در سال1897 در شهر بال واقع در سوئيس كنفرانسى به رياست (تيو دور هرتسل) تشكيل شده تا اولين گامها را براى ايجاد آن دولت بردارند.

هرتسل در سال1895 كتابى به نام (دولت يهود) به رشتهٴ تحرير در آورد و در آن از يهود خواسته بود كه دولتى در فلسطين يا آرژانتين تأسيس كنند(6).

اين كتاب كه سر و صداى زيادى در جهان آن روز بپا كرد، به هرتسل فهماند كه اين پيشنهاد موافقان زيادى دارد و لذا فورا به تركيه مسافرت كرده و از سلطان عبدالحميد درخواست كرد كه در مقابل دريافت مبالغ زيادى، به يهود اجازه بدهد تا وارد فلسطين شوند(7). ولى چون سلطان عبدالحميد، اين پيشنهاد را رد نمود، هرتسل به بريتانيا متوسل شد و بالاخره بريتانيا را راضى كرد كه صحراى سينا را بدهد، چند مهندس يهودى با همكارى مهندسين انگليسى براى كاوش به صحراى سينا رهسپار مصر شدند ولى چون زمينهاى صحراى سينا شن زار بود از آن صرف نظر كرده و براى استعمار فلسطين، نقشه‏هاى جديدى ريختند.

درست در همين روزها بود كه جنگ جهانى اوّل شروع شد (1914م) و نگرانى عجيبى، جهان و به خصوص يهود را فرا گرفته بود.

اين جنگ كه نسبت به بريتانيا بسيار وحشتناك به نظر مى‏رسيد، يك نويد بسيار درخشنده‏اى براى يهود بود و در همان وقت كه رهبران انگليسى از ترس، خواب نمى‏رفتند، يهود، در كمال آرامش و خوشحالى بسر مى‏بردند، زيرا بريتانيا سعى مى‏كرد آمريكا را داخل جنگ كند و از اين راه جبهه خود را تقويت نمايد ولى چون سياست آمريكا بدست يهود بود، احتياج شديدى به آنها پيدا كرد.

يهود كه براى يك چنين روزى دقيقه شمارى مىكردند، فرصت را غنيمت شمرده و متعهد شدند كه در مقابل آن كه بريتانيا دولتى براى يهود در فلسطين تشكيل دهد، آمريكا را به هر طورى كه شده داخل جنگ كنند.

(جيرالدكى اسميت) مى‏گويد: بدون شك يگانه كسى كه توانست آمريكا را وارد جنگ كند، صهيونيست بود، نقشه اين دسيسه بزرگ را در يك خانه بسيار كوچك واقع در حومه شهر لندن بدست آقاى (جيمس مالكولم) كشيده شد و سرانجام به پيروزى رسيد(8).

و با اين عمل بزرگترين پيروزى را در درجه اوّل نصيب يهود و در درجه دوّم نصيب بريتانا كرد.

(جيمس مالكولم) در خاطرات خود مى‏نويسد: در موضوع وارد شدن آمريكا در جنگ اوّل، من نقش مهمّى را دارا بودم و با سفرهاى متعدد خود به آمريكا، فرانسه و بقيه شهرهاى اروپائى و نشر مقالات مفصلى در مجله تايمز لندن و روزنامه‏هاى آمريكا توانستم نظر رهبران اين كشورها را به يهود جلب كنم.

و از طرف ديگر مذاكرات بسيار وسيعى با رؤساى يهود در آمريكا و رهبران سياسى آن كشور به عمل آورده و سرانجام در بهار سال1917م آمريكا را وارد جنگ كردم(9)در اين وقت آقاى (حاييم وايزمن) رهبر صهيونيستها با آقايان (روتشيلدبر، لويد جورج، وينستون چرچيل و بلفور) فشار آوردند كه فورا تصويب نامه‏اى براى حكومت يهود در فلسطين، صادر كنند. بريتانيا هم كه قبلا يك چنين وعده‏اى به آنها داده بود، وزارت جنگ را موظف كرد كه صورت اين عهدنامه را طورى بنويسد كه يهود را راضى كرده و عواطف و احساسات عرب را تحريك نكند.

باز مالكولم مى‏نويسد: قبل از آن كه پيش نويسى نوشته و عهدنامه‏اى مطرح شود من با مارشال (حداد پاشا) نماينده (شريف حسين) امير حجاز ملاقات كرده و موضوع را چنين شرح دادم: مى‏دانيد كه اگر آمريكا وارد جنگ نشود براى شما و ما بسيار زيان‏آور تمام خواهد شد و چون رؤساى يهود و صهيونيستها حاضر شده‏اند در مقابل آنكه بريتانيا تصويب‏نامه‏اى مبنى بر آن كه يهود بر جزئى از فلسطين حكومت داشته باشند، آمريكا را به حومه جنگ بكشند....

بنا بر اين از شما خواهش مى‏شود كه در اين باره از هرگونه تحريك عواطف و احساسات مردم جلوگيرى كنيد.

البته من چندين بار هم با (لورنس) ملاقات كردم، او نيز موافقت خود را با اين نقشه اعلام نمود. در اين وقت بريتانيا از دكتر (وايزمن) كه سمت رهبرى صهيونيستها را داشت خواهش كرد كه تصويب نامه‏اى را او بنويسد.

(وايزمن) تصويب نامه را از زبان بلفور وزير امور خارجه خطاب به روچيلد يهودى چنين نوشت:

عزيزم آقاى روچيلد:

حكومت بريتانيا به نظر عطف به ايجاد ميهن براى يهود در فلسطين مى‏نگرد و براى تسهيل آن منتهاى كوشش خود را مبذول خواهدداشت ولى نبايد حقوق مدنى، سياسى و دينى طوائف غير يهودى مهدور شود، چنانچه حقوق سياسى و پستهاى برجسته‏اى كه يهود در بقيه بلاد در دست دارند نبايد از دست آنها گرفته شود.

سپس آن را به قاضى (برانديس) در واشنگتن تلگراف كرده تا موافقت (ويلسن) را بگيرد. و پس از آن كه ويلسن بر آن موافقت كرد (آرثر جيمس بلفور) كه وزير خارجه بريتانيا بود، آن را به امضاء رسانده و بدست روچيلد يهودى ثروتمندترين مرد آن روز جهان داد.

اين عهدنامه در روز2 نوامبر1917 م، يعنى درست يكسال پيش از سقوط خلافت اسلامى و احتلال فلسطين از طرف انگليس، به امضاء رسيد. ولى مسلمانان پس از احتلال در سال1918م از آن با خبر شدند(10).

در سال1920 دولت بريتانيا اعلام كرد از اين به بعد حكومت نظامى فلسطين به حكومت مدنى مبدّل خواهد شد.

يهود كه منتظر يك چنين روزى بودند، فورا تصويب نامه‏اى را به امضاء سران كنفرانس حلفاء (متفقين) كه در (سان ريمو) به تاريخ25 نوامبر1920 م، منعقد شده بود در آورده كه در آن چنين آمده بود: بايد فلسطين را در يك موقعيّت ادارى و سياسى قرار داد كه يهود براى تأسيس ميهن ناسيوناليسم خود تمام آزادى را داشته باشد و حكومت انتداب، هجرت به فلسطين را تقويت بنمايد و براى اين موضوع توصيه مى‏شود كه كابينه‏اى براى رسيدگى به امور يهود مهاجر تأسيس شود تا هم ناظر عمليات هجرت باشد و هم مهاجرين را مسكن و كار بدهد و امتيازات شركتها را اولاً به يهود بدهند تا براى تأسيس چنين ميهنى بتوانند به نحو احسن كوشش كنند.

اين تصويب نامه را سازمان ملل متحد كه خود دست نشانده يهود بود(11)، در سال1922 تصويبب كرد و فورا بريتانيا آقاى (هربرت صموئيل) يهودى را بعنوان نماينده سامى بريتانيا به فلسطين اعزام داشت.

صموئيل كه مدّت پنجاه سال در فلسطين بود تعداد ششصد هزار يهودى مهاجر را در اين منطقه سكونت داد و پستهاى مهم را به آنها واگذار كرد و هرچه زمين بود، با سرنيزه از عربها خريدارى كرده بدست يهود داد و امتياز تجارت خارجى را منحصرا به يهود داد حمل سلاح را بر عربها ممنوع كرد، در صورتى كه تسهيلات فراوانى براى خـريدارى اسلـحه نسبت به يـهود مبذول داشت(12).

فورد مى‏گويد: اگر جهان مى‏دانست، يا به او اجازه مى‏دادند كه مردم دنيا بدانند چگونه يهوديان زمينهاى فلسطين را از دست عربها بيرون آوردند، چنان نفرت و بى‏زارى نسبت به يهود در دل آنها ايجاد مى‏شد كه هرگز از ياد نمى‏رفت و بدون شبهه تمام كارها با معرفى (صموئيل) نماينده بريتانيا انجام مى‏گرفت، ولى مگر ممكن بود كسى از اين واقعه‏ها و دزديها و آدم‏كشيها صحبتى به زبان آورد؟

حتّى يكى ازكارمندان دولت بريتانيا وقتى خواست به دولت خود گزارشى راجع به زمين دزدى يهود بدهد، فورا از وظيفه خود بركنار شد(13).

از شروع جنگ جهانى اوّل همه فهميدند كه چه كاسه‏اى زير نيم‏كاسه مخفى است و لذا (شريف حسين) امير مكّه نامه‏اى در14/ژوئيه/1915 به رهبران بريتانيا نوشته و از آنها درخواست كرد كه مرزهاى كشورهاى عربى را تعيين كنند، در اين زمينه نامه‏هائى رد و بدل شده و سرانجام بريتانيا به شريف حسين اطمينان داد كه فلسطين جزو كشورهاى عربى و مرزهاى آن محفوظ خواهد بود(14).

ولى آيا بريتانيا به وعده خود وفا كرد؟

آقاى عبدالله التل مى‏نويسد: قوانين بريتانيا در زمان انتداب، تمام درها را به روى مهاجرت يهود به فلسطين گشوده بود، بطورى كه آقايان يهودى پيش از آن كه از شهرهاى خود در آلمان و پولندا و آمريكا خارج شوند به آنها گذرنامه فلسطينى داده مى‏شد! در صورتى كه عربهائى كه از شرق اردن و سوريه به فلسطين آمده بودند و سالهاى درازى در آنجا سكونت داشتند اجنبى محسوب مى‏شدند!

و از طرف ديگر تمام قواى بريتانيا براى حمايت از يهود در تحت اختيار آنها بود! و براى سركوب و جلوگيرى از هرگونه شورشى از طرف عربها پايگاه نظامى و قدرتى در شرق اردن به وجود آورد تا آن كه دولت اسرائيل بدون هيچ دغدغه و دردسرى تشكيل شود(15)!

تا اينجا بريتانيا نقش خود را خوب بازى كرد و از اين به بعد مى‏بايستى آمريكا وارد كار بشود و سرانجام اسرائيل بدست او تأسيس گرديد و اين افتخار بزرگ نصيب او گشت.

نويسنده معروف انگليسى (دوجلاس ريد) مى‏نويسد: در اواخر جنگ جهانى دوّم (ترومان) رئيس جمهورى اسبق آمريكا در خواست كرد كه تعداد100000 يهودى به فلسطين مهاجرت نمايند، فلسطين را بين يهود و مسلمانان تقسيم كنند، با آن كه همين آقاى ترومان در سال1947 در پارلمان آمريكا اعلام كرده بود كه آمريكا هرگز راضى نيست كه سرنوشت ملّتى بدون رضايت آن تعيين گردد. به هر جهت هر آنچه آقاى مارشال وكيل وزارت امور خارجه خواست خطرهاى تقسيم شده را به آقاى ترومان گوشزد كند و او را از اين كار منصرف سازد فايده نبخشيد و پيش از آن كه قواى نظامى بريتانيا از فلسطين خارج شوند يعنى در14/ مى/1948 دولت آمريكا به اسرائيل اعتراف كرد.

اين اعتراف حتّى نسبت به نماينده آمريكا در سازمان ملل متحد غير منتظره و ناگهانى بود.

در اثر اين اعتراف ناگهانى جنگ خونينى ميان عربها واسرائيل شروع شده و مارشال استعفا داد.

در همين زمان سازمان ملل متحد تشكيل جلسه داد و براى رفع اختلافات اعراب و اسرائيل و پايان دادن به جنگ در آن منطقه قطع نامهٴ تقسيم را صادر كرد. به موجب اين قطع‏نامه، مقرّر شد، صحراى (نقب) در اختيار يهود و (جليل) دست عربها باشد. سازمان ملل براى اجراى اين قطع‏نامه، آقاى (كونت برنادوت) را به فلسطين اعزام كرد و چون عربها حاضر نشدند صحراى نقب را به يهود واگذار كنند برنادوت پيشنهاد كرد، كه اگر عربها راضى نيستند، نقب را به يهود بدهند، بر يهود لازم است كه (جليل) را گرفته و از نقب صرف نظر كنند، در اثر اين پيشنهاد يهود آقاى برنادوت را بدون هيچ‏گونه مقدمه‏اى كشتند و با آن كه برنادوت نماينده سازمان ملل بود قاتل او آزاد شد و در عوض نيويورك از رئيس عصابهٴ (اشترن) (قاتل برنادوت) استقبال شايانى بعمل آورد. و عجيب آن كه هركس از شخصيّتهاى آمريكا با قرارداد تقسيم مخالفت مى‏كرد، فورا كشته مى‏شد و يا از منصبش بركنار مى‏شد، مثلاً (جيمس فرستال) كه يكى از مخالفان قرارداد تقسيم بود وكيل وزارت جنگ بود اوّل او را از منصبش بركنار نمود، در اثر فشارهاى گوناگون يهود خودكشى كرد(16).

اين را هم به تاريخ بايد اضافه كرد كه سران لشكرهاى عربى در آن جنگ خيانت كردند و در عوض آن كه زمينهاى فلسطين را از يهود بگيرند، زمينهاى زيادى را هم به آنها دادند و در نتيجه، جنگ به نفع يهود تمام شد. مثلاً اگر جنگ نمى‏شد يهود فقط بر3/5 ميليون دونم سيطره داشتند و حال آن كه پس از جنگ، زمينهاى اسرائيل به (27.027.023) دونم رسيد(17).

و آوارگان اين جنگ1000000 انسان بودند!

و تمام اموال و دارائى كه از مسلمانان گرفتند بيش از 95.000.000.000 ريال در سال منافع او بوده است(18)!

اسرائيل پس از جنگ تعداد202 قريه را تغيير داد و بيش از200 مسجد را خراب كرد و اكثر مقابر را نبش نمود و حتّى سنگهاى روى آنها را دزديده و به يهود فروخت(19).

ناگفته نماند كه پس از قيام اسرائيل نخستين كشورهائى كه آن را به رسميّت شناختند، آمريكا و انگليس، سپس شوروى سابق و رفقاى آن بودند!

و به گفته علوبه: شوروى سابق و آمريكا در هيچ موضوعى اتفاق نكردند جز در به رسميّت شناختن اسرائيل(20)!

بنا بر اين اگر سؤال شود: (اسرائيل چگونه به وجود آمد)؟

در جواب بايد گفت: (با نيرنگ آمريكا و بريتانيا و غفلت مسلمانان و تلاش يهود)!



1 ـ (قضايانا فى‏الامم المتّحدة)، تأليف خيرى حماد، صفحه126. 

2 ـ (الأيام الحاسمة قبل معركة المصير)، تأليف محمود شيت خطاب، چاپ بغداد1387 هجرى قمرى.

3 ـ (تذكرة عودة)، تأليف ناصرالدين نشاشيبى، صفحه15. 

4 ـ نخست وزير اسبق اسرائيل. 

5 ـ همان مدرك، صفحه16. 

6 ـ (تاريخ الحركة الصهيونية)، تأليف دكتر آلن تايلر. 

7 ـ همان مدرك. 

8 ـ (قضايانا فى‏الامم المتحدة)، صفحه128. 

9 ـ (دراستان فى‏الفضيلة)، صادره لندن1953. 

10 ـ (خطراليهودية العالمية)، صفحه239. 

11 ـ براى توضيح بيشتر به كتاب (When Prophets Speak)، تأليف ليتمان روزنتال يهودى مراجعه شود. 

12 ـ (خطر اليهودية العالمية)، صفحه242. 

13 ـ (اليهودى العالمى)، تأليف هنرى فورد، صفحه154. 

14 ـ تفاصيل اين نامه‏ها در كتاب (فلسطين والضمير الانسانى) صفحه101 درج شده است. 

15 ـ (خطراليهودية العالمية على‏الاسلام والمسيحية)، صفحه243. 

16 ـ به كتاب (فى جهة ما جنوب السويس)، تأليف دوجلاس ريد مراجعه شود. 

17 ـ (خطراليهودية العالمية)، صفحه307. 

18 ـ تذكرة عودة، صفحه29. 

19 ـ اضطهاد العرب، جامعة الدول العربية، چاپ قاهره1955 م. 

20 ـ (فلسطين والضمير الانسانى) تأليف علوبه. 

تعداد بازدید از این مطلب: 2293
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 30 تير 1393
نظرات

avin.png

تعداد بازدید از این مطلب: 2314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : دو شنبه 30 تير 1393
نظرات

مرگ بر اسرائیل

تعداد بازدید از این مطلب: 3133
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید پیدا کرد زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود