وضغیت وبلاگ ما؟

آمار مطالب

کل مطالب : 548
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 69
باردید دیروز : 148
بازدید هفته : 3298
بازدید ماه : 9254
بازدید سال : 35214
بازدید کلی : 378118

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مثل باران باشیم و آدرس mobinir.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 29 آبان 1392
نظرات

امام صادق (علیه السلام) و امام آخر الزمان

امام زمان

 

مساله «غیبت» و «مهدویت» در بین مسلمانان، به خصوص ‍ شیعیان ، دارای سابقه ای بس دیرین است و اذهان مسلمین به وسیله روایات نبوی و علوی، آشنا با این حقیقت بوده است. منابع ما مشحون از روایاتی است كه در آنها، پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و ائمه هدی - علیهم السلام- خبر از وقوع غیبت و مسائل مربوط به آن داده اند.

شیخ طوسی در این باره می گوید: «... اخبار شایع و رایج شایع و رایج رسیده از پدران مهدی- علیهم السلام- ، كه مدت ها قبل از وقوع غیبت ، صادره شده اند، دلالت بر امامت وی دارند؛ اخباری كه گویای آن است كه صاحب این امر، غیبتی خواهد داشت، و توضیح می دهد كه این غیبت چگونه خواهد بود، و چه اختلافاتی در آن واقع می شود و چه حوادثی رخ خواهد داد، و خبر می دهد كه او دو غیبت خواهد داشت و یكی از آنها طولانی تر از دیگری خواهد بود و غیبت اول ، مدتش معلوم و روشن است و غیبت دوم نامعلوم ... »[1]

امام صادق (علیه السلام) نیز مانند سایر اهل بیت (علیهم السلام) در این خصوص به معرفی فرزند خود پرداخته و شیعیان را برای امامت، غیبت و ظهور آن حضرت آماده می فرمودند.

در این مقاله به گزیده ی برخی از اخبار و احادیث ثبت شده از آن امام همام پرداخته می شود تا بدین واسطه موجبات خشنودی ایشان که حاکی و ناشی از رضایت خداوند است حاصل گردد؛

مردودیت قبول یک امام و رد امام دیگر

« صفوان بن مهران» از امام صادق- علیه السلام- نقل كرده كه فرمود: كسی كه به تمام ائمه- علیهم السلام- اقرار كند، ولی «مهدی» را انكار نماید، همانند كسی است كه نسبت به همه انبیا اقرار نماید. ولی محمد- صلی اللّه علیه و آله- را انكار كند.

 

چهارمین آن ها قائم است ...

« ابوالهیثم بن ابی حبه» از امام صادق - علیه السلام- نقل نموده كه فرمود:

«هنگامی كه سه اسم «محمد» ، «علی» و «حسن» به طور متوالی (در ائمه- علیهم السلام- ) جمع شد، چهارمی آن «قائم» است»[2] .

صاحب این امر، دو غیبت خواهد داشت كه یكی از آنها آن قدر طول می كشد كه بعضی از مردم نیز می گویند: او مرده است و بعضی از مردم می گویند: او كشته شده است ، بعضی از مردم نیز می گویند: او رفته است؛ تا جایی كه جز عده ای محدود از اصحاب او كسی بر فرمانبرداری از امر باقی نمی ماند و بر مكان او كسی جز موالیان راستین او آگاه نخواهند شد

فرزندی از ذریه ی موسی (علیه السلام)

« مفضل بن عمر» می گوید: بر امام صادق- علیه السلام- وارد شدم و عرض ‍ نمودم : ای آقای من ! كاش جانشین خودت را به ما معرفی می نمودی ! فرمود: «ای مفضل ! امام بعد از من فرزندم «موسی» است ، و امام خلف و موعود و منتظر (م ح م د) فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است»[3] .

 

خلقت نوری اهل بیت (علیهم السلام)

و باز « مفضل بن عمر» از امام صادق- علیه السلام- نقل كرده است كه ، «خداوند 000/14 سال قبل از آفرینش مخلوقات 14 نور آفرید كه همان ارواح ما بودند.» به حضرت عرض شد: ای فرزند رسول خدا! آن 14 نور كیانند؟

فرمود: «محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه از اولاد حسین ، آخرین ایشان «قائم» است كه بعد از غیبتش قیام كند و «دجال» را بكشد و زمین را از هر ظلم و جوری پاك سازد.» [4]

در بعضی از روایات، آن حضرت، شیعه را نسبت به انكار مهدی در زمان غیبت هشدار می دهد و بدین وسیله اذهان شیعیان را برای پذیرش ‍ مساله غیبت آماده تر می سازد؛

« عبید زراره» می گوید: شنیدم كه امام صادق- علیه السلام- می فرمود:

«مردم امامشان را گم می كنند، پس او در موسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند ولی آنان او را نمی بینند.»[5]

كسی كه به تمام ائمه- علیهم السلام- اقرار كند، ولی «مهدی» را انكار نماید، همانند كسی است كه نسبت به همه انبیا اقرار نماید. ولی محمد- صلی اللّه علیه و آله- را انكار كند

در بعضی از روایات، آن بزرگوار اشاره به وجود دو غیبت «صغری» و « کبری» برای امام مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- نموده است.

« مفضل بن عمر» می گوید: از امام صادق- علیه السلام- شنیدم كه فرمود: صاحب این امر، دو غیبت خواهد داشت كه یكی از آنها آن قدر طول می كشد كه بعضی از مردم نیز می گویند: او مرده است و بعضی از مردم می گویند: او كشته شده است ، بعضی از مردم نیز می گویند: او رفته است؛ تا جایی كه جز عده ای محدود از اصحاب او كسی بر فرمانبرداری از امر باقی نمی ماند و بر مكان او كسی جز موالیان راستین او آگاه نخواهند شد.»[6]

روایاتی به این مضمون ، به طرق مختلف در منابع ما؛ از جمله در كتاب «الغیبه» از «نعمانی» نقل شده است . او پس از نقل این روایات آورده است:

« این احادیث كه دلالت بر دو نوع غیبت دارند، احادیثی صحیح هستند و خداوند درستی كلام ائمه- علیهم السلام- را آشكار ساخت و دو نوع غیبت واقع شد؛ در غیبت اول سفیرانی بین امام- علیه السلام- و خلق وجود داشت كه به دست آنان شفا و پاسخ سۆ الات و غیر آنها صادر می شد و غیبت دوم ، غیبتی است كه سفرا و وسائط در میان نبودند به خاطر مصلحتی كه خداوند آن را اراده كرده است ... .»[7]

 

پی نوشت:

[1] الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 390-101

[2] كمال الدین و تمام النعمه ، ج 1، ص 333 ، ح 2 و 3

[3] كمال الدین و تمام النعمه ، ج 1، ص 334، ح 4

[4] كمال الدین و تمام النعمه ، ص 335-336، ح 7

[5] الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 102

[6] الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 102

[7] الغیبه ، نعمانی ، ص 114

بخش مهدویت تبیان

 

 

 


 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1357
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 29 آبان 1392
نظرات

مهـدی؛ احیاگر قانون حسین

امام زمان (عج) ماه خورشید

گمگشته در انـــوار الهی کره‌ی خاک

صوت صلوات است که سر برده زافــلاک

تا دوست زند خنده و تا خصم شود کــــور

گــــــردیده زمین بر سر گردون طبق نور

هم سامـــــره سینا شده هم بیت ولا طور

ریزد عوض گل به زمین بال و پر حــور

خــورشیدِ رخ مهـــــدی سر زد شب نیمه

بر چــهره گل انداخـــته لبخند حکیمه

 

روید گل تــــوحید زکــــوه و چمن امشب

یوسف شده از مصر مقیم وطـــــن امشب

یعقـــــوب شنیده است بـوی پیرهن امشب

مهدی زده لبخــــــند به روی حسن امشب

خــــــیزید و بینید گلســــتان حسن را

در دست حسن لا له‌ی بستان حسن را

خـــیزید که از پاره‌ی دل گــل بفشـانید

وز کـــوثر نـــور، آتش دل را بنشانید

بر منتظران این خبر خوش برسانید

کامشب شب قـــدر است همه قــــدر بدانید

با نــــور نــوشتند به پیشانی خـــــورشید

ماهـــــی که جهان منتظـرش بود درخشید

http://www.tebyan.net

تعداد بازدید از این مطلب: 1692
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 29 آبان 1392
نظرات

هدف از انتظار!

منجی

 

در خصوص اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی جهانی دو هدف را می‌توان بررسی كرد: اوّل هدف عملی‌ كه بر این باور مترتّب است؛ یعنی اگر به ظهور مهدی اعتقاد داشته باشیم، چه كار باید بكنیم. دسته دوم اهدافی است كه به لحاظ نظری و گرایشی بر این اعتقاد مترتّب است كه به این لحاظ می‌تواند پاسخی دیگر به چرایی بحث انتظار باشد؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا انتظار واقعی این اهداف را در جان آدمی به ارمغان می‌آورد كه این‌جا به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌كنیم:

1. تحقّق خوف و رجای معقول در تمام تلاش‌های اجتماعی.

1 ـ 1. رجای معقول (خوش‌بینی به آینده بشر)

درباره آینده بشر نظرات مختلف است. برخی می‌گویند شر و فساد و بدبختی، لازمه لاینفك حیات بشری است و لذا زندگی بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین كارها خاتمه دادن به حیات و زندگی است. برخی هم معتقدند: بشر در اثر پیشرفت حیرت‌‌آور تكنیك و ذخیره كردن انبارهای وحشتناك وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده كه بیش از یك گام با گوری كه با دست خود كنده فاصله ندارد؛ در حالی كه در منظر ما، ریشه فسادها و تباهی‌ها نقص روحی و معنوی انسان است. انسان هنوز دوره جوانی و ناپختگی را طی می‌كند و خشم و شهوت بر او و عقلش حاكم است. انسان بالفطره در راه تكامل فكری و اخلاقی و معنوی پیش می‌رود. نه شر و فساد لازم لاینفك طبیعت بشر است و نه جبر تمدّن، فاجعه خودكشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلكه جریان مبارزه حقّ و باطل ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آن‌جا كه در نهایت منجر به حكومت عدل حضرت مهدی(عج) خواهد شد و چنین نیست كه زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد.

انسان در حالت عادی وقتی فراوانی ظلم و فساد و غلبه ظاهری ظالمان را در جهان می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد كه آیا می‌توانیم در مقابل این موج عظیم كاری از پیش ببریم و وعده ظهور به ما می‌گوید كه همه كارهای شما به سرانجام می‌رسد: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ (انبیا (21)

1 ـ 2. خوف معقول ( امید واهی نداشتن به تلاش‌های خود):

وعده منجی جهان در عین حال به ما می‌گوید كه به تلاش‌های خودتان فی نفسه امید نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان انتظار نداشته باشید كه كلّ عالم را به تنهایی اصلاح كنید. اقدامات شما شرط لازم برای اصلاح جهانی است؛ امّا شرط كافی نیست؛ یعنی خلاصه جامعه بشری در سیر تكاملی‌اش از مهدی بی‌نیاز نخواهد بود.

كسى از امام صادق علیه السلام پرسید چه مى‏گویید درباره كسى كه داراى ولایت امامان است؛ و انتظار ظهور حكومت حق را مى‏كشد و در این حال از دنیا مى‏رود؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: او همانند كسى است كه با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد- سپس كمى سكوت كرد- و فرمود مانند كسى است كه با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است

2. توجّه به كیفیت به جای توجّه به كمیت:

در تلاش‌های اجتماعی آن‌چه مهم است، تقویت فرهنگی و معنوی جبهه حق است كه این اقدام كیفی است، نه كمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه ظهور است این نیست كه به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد مسلمانان یا شیعیان افزایش یابد؛ بلكه آن‌چه اولویت بیش‌تری دارد، این است كه انسان‌ها تشنه حقیقت و عدالت شوند؛ پس تعداد یاران اوّلیه و اصلی حضرت شاید كم باشد؛ امّا چنان‌كه گفتیم، به لحاظ كیفیت در زمره برترین انسان‌هایند كه هر یك می‌تواند انقلابی در جان‌ها ایجاد كند. به تعبیر یكی از بزرگان، یاران مهدی(عج) اشخاصی از سنخ امام خمینی(ره) یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع این‌كه خوبان هم باید به نهایت كار خود برسند، تاكید مهمّی است بر این‌كه بیش از كمّیت به كیفیت باید اندیشید.

 

هدف انتظار در روایات

ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلى اسلامى رفته و لحن گوناگون روایاتى را كه روى مسأله «انتظار» تأكید مى‏كند مورد بررسى قرار مى‏دهیم تا از هدف اصلى آگاه شویم. اكنون با دقّت به این چند روایات توجّه كنید!

كسى از امام صادق علیه السلام پرسید چه مى‏گویید درباره كسى كه داراى ولایت امامان است؛ و انتظار ظهور حكومت حق را مى‏كشد و در این حال از دنیا مى‏رود؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود:

هو بمنزلة من كان مع القائم فى فسطاطه- ثمّ سكت هنیئه‏- ثمّ قال هو كمن كان مع رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم؛ او همانند كسى است كه با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد- سپس كمى سكوت كرد- و فرمود مانند كسى است كه با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است.

انتظار

 

این مضمون در روایات زیادى با تعبیرات مختلفى نقل شده است:

در بعضى «بمنزلة الضّارب بسیفه فى سبیل اللّه؛ همانند شمشیر زنى در راه خدا».

و در بعضى دیگر «كمن قارع مع رسول اللّه بسیفه؛ همانند كسى است كه در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بكوبد.»

در بعضى دیگر «بمنزلة من كان قاعداً تحت لواء القائم؛ همانند كسى است كه زیر پرچم قائم بوده باشد.»

و در بعضى دیگر «بمنزلة المجاهد بین یدى رسول اللّه؛ همانند كسى است كه پیش روى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم جهاد كند.»

و در بعضى دیگر «بمنزلة من استشهد مع رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم؛ همانند كسى است كه با پیامبر شهید شود.»

این تشبیهات كه در مورد انتظار ظهور حضرت مهدى (عج) در این روایات وارد شده بسیار پر معنى و روشنگر این واقعیّت است كه یك نوع رابطه و تشابه در میان مسأله «انتظار» و «جهاد» و مبارزه با دشمن، در آخرین شكل خود، وجود دارد. (دقّت كنید!)

در روایات متعدّدى نیز انتظار چنین حكومتى را داشتن، به عنوان‏  بالاترین عبادت معرفى شده است. این مضمون در بعضى از احادیث، از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و در بعضى از حضرت على علیه السلام نقل شده است؛ از جمله در حدیثى مى‏خوانیم كه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

«افضل اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجلّ؛ بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا كشیدن است.»

وعده منجی جهان در عین حال به ما می‌گوید كه به تلاش‌های خودتان فی نفسه امید نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان انتظار نداشته باشید كه كلّ عالم را به تنهایی اصلاح كنید. اقدامات شما شرط لازم برای اصلاح جهانی است؛ امّا شرط كافی نیست؛ یعنی خلاصه جامعه بشری در سیر تكاملی‌اش از مهدی بی‌نیاز نخواهد بود

و در حدیث دیگرى از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مى‏خوانیم:

«افضل العبادة انتظار الفرج»

این حدیث اعم از این كه انتظار فرج را به معنى وسیع كلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنى انتظار ظهور مصلح جهانى باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى‏سازد. این تعبیرات همگى حاكى از این است كه انتظار چنان انقلابى همیشه توأم با یك جهاد وسیع دامنه‏دار است.

و اگر اعتقاد و انتظار حكومت جهانى مهدى به صورت ریشه‏دار حلول كند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا اعتقادات سطحى ممكن است اثر آن از گفتار و سخن تجاوز نكند امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملى گسترده‏اى به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از:

ترك هرگونه همكارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد، و حتّى مبارزه و درگیرى با آنها از یك سو؛ و خودسازى و خودیارى و جلب‏

آمادگیهاى جسمى و روحى و مادّى و معنوى براى شكل گرفتن آن حكومت واحد جهانى و مردمى، از سوى دیگر.

و خوب كه دقّت كنیم مى‏بینیم هر دو قسمت آن كاملًا سازنده و عامل تحرّك و آگاهى و بیدارى است.

با توجّه به مفهوم اصلى «انتظار»، معنى روایات متعدّدى كه درباره پاداش و نتیجه كار منتظران نقل شده بخوبى درك مى‏شود.

اكنون مى‏فهمیم چرا منتظران واقعى گاهى همانند كسانى شمرده شده‏اند كه در خیمه حضرت مهدى علیه السلام یا زیر پرچم او است، یا كسى كه در راه خدا شمشیر مى‏زند یا به خون آغشته شده یا شهید گشته است.

فرآوری: فاطمه زین الدینی

بخش مهدویت تبیان     

 

 

 


 

 

منابع:

چگونگی انتظار و وظیفه ما، شهید مرتضی مطهری

حکومت جهانی مهدی، آیت الله مکارم شیرازی

سایت شهید آوینی

تعداد بازدید از این مطلب: 1417
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 29 آبان 1392
نظرات

یاران امام حسین الگوی یاران امام مهدی

کربلا

 

یكی از نیازهای اساسی منتظران در عصر غیبت، لزوم برخورداری از الگوهای عملی، در مسیر خودسازی و نیز همراهی و مساعدت امام معصوم است، كسانی كه توانسته باشند در عرصه عمل، برای تحقق اهداف و آرمان‌های امام خود، جان فشانی كنند و نمونه‌های روشنی در طریق اطاعت و سرسپردگی باشند و به راستی، چه كسانی شایسته‌تر از یاران امام حسین علیه السلام؟!


 

یارانی كه امام خود را در تحقق بخشیدن به اهدافش یاری كردند؛ یاران بزرگ و مجاهدی كه عقل بشری از درك مقامشان عاجز است؛ آن‌هایی كه امام معصوم علیه السلام، در وصفیشان فرمود: «فَإنی لا أعلمُ أصحاباً أوفی و لا خیراً أصحابی...؛ من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی‌شناسم.»1

در حقیقت یاران اباعبدالله علیه السلام، معیارهایی را در اختیار ما قرار داده‌اند تا به وسیله‌ آن‌ها، خود را محك زده و با عمل به آن‌ها، خود را برای قیام جهانی و روز باشكوه ظهور، آماده‌تر سازیم.

معرفت و محبت

محبت، حالتی بین محب و محبوب است كه اگرچه از درون و قلب، سرچشمه می‌گیرد، اما در ظاهر و افعال و اعمال محب، به روشنی بروز پیدا می‌كند. محبتی پایدار و حقیقی است كه در پی معرفت باشد؛ چراكه هرچه شناخت بیشتر باشد، محبت شدیدتر و عمیق‌تر خواهد بود. راه ایجاد و تعمیق محبت به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آن است كه انسان به صاحب الزمان به عنوان مطلوب كامل خویش، معرفت حاصل كند و ابعاد وجودش را بشناسد.

معرفتی كه مورد تأكید ائمه علیهم السلام واقع شده، معرفتی سطحی نیست كه عموم مردم به آن آشنا هستند، بلكه مقصود، معرفتی خاص، با ویژگی‌ها و توصیفاتی است كه در احادیث و ادعیه وارده شده است. مشكل امت اسلام، پس از پیامبر صل الله علیه و آله ، عدم معرفت واقعی به حجت زمان خود بود. كوفیان، امام حسین علیه السلام را می‌شناختند، اما شناخت آنان، محدود به اسم و نسب امام بود، بدون هیچ بصیرت و آگاهی نسبت به مقام والای ایشان.

در مقابل، یاران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از چنان معرفتی به امام زمان خویش برخوردار بودند كه شهادت در راه او را بر زندگی جاودانه در دنیا، بر می‌گزیدند؛ چنان‌چه یكی از یاران امام، این‌گونه به این حقیقت تصریح می‌كند: «الحمدالله الذی شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنیا باقیه و كنا فیها مخلدین لاثرنا المحفوظ معك علی الإقامة فیها؛ خدا را سپاس كه این شرافت را نصیب ما كرد تا در كنار شما به شهادت برسیم و اگر دنیا باقی باشد و ما در آن جاودان باشیم، قیام با شما را بر ماندن در این دنیا ترجیح می‌دهیم.»2

یاران امام مهدی نیز، معرفتی عمیق به ایشان دارند. امام سجاد علیه السلام در وصف آنان می‌فرماید: «القائلین بأمامَتِه؛ آنان به امامت امام مهدی اعتقاد راسخ دارند»6 و این معرفت عمیق، سرچشمه‌ محبتی حقیقی به امام می‌شود؛ به گونه‌ای كه به تعبیر امام صادق علیه السلام«یحفون به و یقونه بأنفسهم فی الحرب؛ آنان در میدان رزم، او (حضرت مهدی) را در میان می‌گیرند و در كشاكش جنگ، با جان خود، از ایشان محافظت می‌كنند»
تعداد بازدید از این مطلب: 2699
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 29 آبان 1392
نظرات

مقدمه:

 از نظر روانشناسي، برقراري ارتباط و دوستي به دو صورت است: 1. مقطعي و كوتاه، 2. هميشه اي و دائمي؛

 

1.ارتباط مقطعي و كوتاه: 
اين نوع ارتباط و دوستي، مبتني بر احساسات آني به وجود مي آيد و اگر دوام نيابد پس از مدت كوتاهي به فراموشي منتهي مي شود. اين دوستي مقطعي، زودگذر، زوال پذير و مبتني بر گرايش احساسي است.
 

2.ارتباط دائمي و هميشه اي:
اين نوع دوستي مبتني بر عقل و آگاهي، به خصوصيات واقعي طرف مقابل است و لذا ارتباط و علاقه دائمي بر اساس آگاهي ايجاد مي شود. اين آگاهي سبب دوام دوستي مي گردد و آن را زوال ناپذير مي سازد. ارزش نوع دوستي آن است كه باعث تأثير در خود فرد و طرف مقابل مي شود.

 

برقراري ارتباط با امام زمان(عليه السلام):
اين ارتباط نيز به دو گونه مي تواند صورت گيرد: الف. مقطعي و زود گذر ب. دائمي و پايدار؛
الف. دوستي مقطعي و كوتاه با امام زمان(عليه السلام): از راه هاي زير امكان پذير است:
1.توجه و ابراز علاقه در جشن هاي ساليانه نيمه شعبان روز ولادت با سعادت آن حضرت؛
2.خواندن دعاي ندبه، زيارت آل يس، دعاي عهد، دعاي فرج، نماز امام زمان(ليه السلام)؛
3.رفتن به مسجد جمكران، مسجد سهله در كوفه و دعا براي فرج آن حضرت؛
4.استمداد، توسل و توجه به حضرت مهدي(عليه السلام) براي رفع مشكلات.
ب. دوستي و ارتباط دائمي و پايدار با امام زمان(عليه السلام): از راه هاي زير امكان پذير است:
1.ايجاد علاقه و دوستي واقعي و قلبي(يعقوب وار): قرآن كريم در داستان حضرت يوسف(عليه السلام) ما را اين گونه راهنمايي كرده است: يعقوب به فرزندان خود فرمود: اي فرزندان من! برگرديد به مصر و به دنبال يوسف و برادرش بگرديد. (يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ ـ يوسف87). اما هنگامي كه برادران به مصر برگشتند، نزد عزيز مصر [كه همان يوسف(عليه السلام) بود] آمده و مشكلات خود را مطرح نمودند و خود يوسف(عليه السلام) را فراموش كردند: "يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ"(يوسف،88) "اي عزيز مصر، سختي [و قحطي] به ما رو آورده و با پولي نا چيز نزد تو آمديم؛ اما تو از راه لطف و كرمت پيمانه ما را پر [و گندم كافي به ما عطا كن] كه خداوند كريمان را پاداش نيكو خواهد داد".
ارتباط و دوستي ما بايد از مرحله "مشكلات شخصي" عبور كرده، فقط به خاطر خود امام عصر(عليه السلام) باشد تا اين دوستي عميق و دائمي گردد؛ زيرا در نوع اول، فقط هنگامي كه مشكلي به ما روي آورد، به ياد امام زمان(عليه السلام) مي افتيم آن هم براي رفع مشكلات و نه براي آن حضرت.
ارتباط عميق و صميمي با امام زمان(عليه السلام)، آن گاه برقرار مي شود كه مشكلات را فراموش كرده تنها خود يوسف زهرا و ظهور او را بخواهيم. همان گونه كه در زندگي اگر بخواهيم علاقه خود را به كسي نشان دهيم، از خود او دلجويي مي كنيم، به او هديه اي مي دهيم و به او ابراز علاقه مي كنيم. البته براي ايجاد اين نوع دوستي"برنامه مداوم" لازم است. مانند : دعاي عهد هر روز صبح ، خواندن قرآن براي سلامتي حضرت به طور روزانه و....
2.احساس حضور؛ راه ديگري كه در دستورات ديني به آن تاكيد شده است تا يك ارتباط عميق و صميمي با امام زمان(عليه السلام) برقرار شود، احساس حضور امام(عليه السلام) و تبديل غيبت به حضور است. در احاديث شريف آمده است: كساني كه غيبت امام زمان(عليه السلام) نزد آنان "به منزله مشاهده" باشد، هميشه امام را حاضر و ناظر مي بينند. امام سجاد(عليه السلام) به ابوخالد كابلي فرمودند: "مردم زمان غيبت حضرت مهدي(عليه السلام) كه معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهور او نشسته اند، با فضيلت ترين مردم دنيايند؛ زيرا خدا عقل و فهمي به آنان عطا كرده كه "غيبت" نزد آنان به منزله ظهور و "مشاهده" گشته است. آنها همانند مجاهدين در ركاب پيامبرند ...." (منتخب الاثر، ص244).
پس بايسته است حضور حضرت را واقعي بدانيم و آن را در زندگي احساس كنيم و غيبت او را به حضور تبديل كنيم.
سيره بزرگان و مراجع ديني، بر اين بوده است كه با احساس حضور امام زمان(عليه السلام) رابطه عميق و دائمي بين خود و آن محبوب دل ها برقرار سازند و پرده غيبت را از جلو چشم خود به كنار نهند تا به طور صميمي و راحت با يوسف زهراگفت و گو و درد و دل كنند. اگر چه ممكن است بنا به مصلحت الهي ظهور آن خورشيد هدايت، سال هاي متمادي به طول انجامد؛ اما "حضور و احساس حضور" با "ظهور مادي" تفاوت دارد. اگر اين احساس حضور دائمي نسبت به آن امام همام به وجود آيد و ما خود را در مقابل و جلو ديدگان مبارك ايشان بدانيم، بر اعمال و رفتار خود نيز مواظبت خواهيم كرد و قلب آن عزيز را با گناهان خود آزرده نخواهيم ساخت و دوري از گناه، باعث ارتباط دائمي و دوستي پايدار با آن "يار" خواهد بود.
در اين حالت، شما حضور ايشان را با همه وجودتان احساس مي كنيد، بين خودتان و ايشان پرده و مانعي نمي بينيد.

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2917
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : شنبه 25 آبان 1392
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 2468
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : پنج شنبه 23 آبان 1392
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 2214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 22 آبان 1392
نظرات
مام حسين عليه السلام بر بالين برادر: 
 
اى كشته راه داور من
اى پشت و پناه لشگر من
اى نور دو ديده تر من
عباس جوان ، برادر من
برخيز كه من غريب و زارم
 بی مونس و يار غمگسارم
برخيز گذر به خيمه ها كن
غمخوارى آل مصطفى كن
بر وعده خويشتن وفا كن
عباس جوان ، برادر من
ديدى كه فلك به ما چه ها كرد؟
 ما را به غم تو مبتلى كرد
كى دست ترا ز تن جدا كرد
 عباس جوان برادر من
گفتم كه در اين جهان فانى
شايد كه تو بعد من بمانى
 زينب به سوى وطن رسانى
عباس جوان ، برادر من
تعداد بازدید از این مطلب: 1532
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : پنج شنبه 16 آبان 1392
نظرات

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

 

بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

 

بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

 

 

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

 

به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

 

 

سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش

 

به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

 

بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب

 

 

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

 

بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر

 

بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

 

 

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم

 

به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر

 

به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

 

بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش

 

بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

 

 

سلام من بـه محرم  بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

 

به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

 

 

سلام من بـه محرم  بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

 

بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

 

 

سلام من به محـرم  به شـور و حـال عیـانـش

 

سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

 

 

 

السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد تریب السلام علی البدن السلیب السلان علی الثغر المقروع السلام علی الراس المرفوع

تعداد بازدید از این مطلب: 1884
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 15 آبان 1392
نظرات

http://hejabpix.persiangig.com/image/Photo1219.jpg

تعداد بازدید از این مطلب: 1799
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید پیدا کرد زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود