متأسفانه در شبکه های اجتماعی عده ای از بانوان عزیز کشورمان برای خودنمایی و یا شاید هم چشم روی هم چشمی و یا اینکه بگویند از ما زیباتر مخلوقی نیست (که البته همه آن ها دچار خود کم بینی هستند) اقدام به انتشار تصاویر بزک کرده و بی حجاب خود می نمایند.

اما تأسف این قضیه زمانی بیشتر می شود که عده ای از بلهوسان و چشم چرانان زیر عکس هایشان می نویسند عجب دافی و همان بانوی ایرانی با این جمله خوشحال می شود و فکر می کند بسیار زیبا و خوشگل است و تشکر هم می کند.

و باز هم متأسفانه گروه ها و صفحاتی در همین شبکه های اجتماعی با نام های داف درست شده است و در آن اقدام به انتشار تصاویر شمار بسیار زیادی از همین دختران و زنان ایرانی نموده اند و چشم چرانان زیادی اقدام به لایک کردن و کامنت گذاشتن برای این صفحات و گروه ها می کنند.

اما خواهرم تو میدانی لغت داف ( Duff ) که این روزها بلهوسان و چشم چرانان برای عکس های بزک کرده و بی حجاب شما به کار می برند، یعنی چه و از کجا آمده و مفهوم آن چیست؟

خوب است بدانید یکی از معانی داف ( Duff ) در زبان انگلیسی یعنی سبزى هاى فاسد جنگل!، آیا ارزش بانوی نجیب و پاکدامن ایرانی به اندازه سبزی های فاسد جنگل است؟ آیا شما تا اینقدر بی ارزش هستید؟

جالب تر آن است که بدانید داف در زبان آلمانی یعنی بند کفش! و در اروپا برای دختران و زنان فاحشه به کار می رود وحتی در تایلند محلی به نام دافی جایی هست برای زنان روسپی.

و حالا تو ای خواهر من ای ناموس وطن ای نماد بانوی نجیب ایرانی آیا ارزش تو به اندازه بند کفش و سبزی فاسد و فاحشه است؟ آیا تو باید وسیله ای باشی در چشم بلهوسان برای کوچک کردن ارزش زن ایرانی؟ کاش قدر خودت را بهتر میدانستی و اینقدر ارزان خود را برای چشم های هیز به حراج نمی گذاشتی...

پ,ن : دختر سیبی است؛ که باید از درخت سر بلندی چیده شود؛ نه در پای علف های هرز ...!

چند روزی میشه که با افشاگری شبکه صدای آمریکا که مهدی فلاحتی مجری اونه ماجرای سعید طوسی که یکی از قاریان برجسته قرآنه بر سر زبان ها افتاده.

شاید شماهم مثل خیلی های دیگه بگید مشکل از سعید طوسیه و مهدی فلاحتی راست گفته اما من میگم مشکل از قرآنه نه سعید طوسی.

دلایل من برای اینکه مشکل از قرآنه نه سعید طوسی ایناست :

مشکل از قرآن است که برای تخریب کردن آن، کتاب آیات شیطانی را می نویسند تا به مردم بگویند این قرآن چه آیات خطرناکی برای هدایت شما دارد.

مشکل از قرآن است که عده ای مدام تلاش می کنند تا آیات جهاد آن را از آن جدا کنند تا به این وسیله دیگر کسی به فکر دفاع از حقوق مظلومین نباشد.

مشکل از قرآن است که هر چند وقت یکبار برخی حقوق بگیران کفار برگه های آن را پاره می کنند و این کتاب را آتش می زنند و تمام تنفرشان را از آن خالی می کنند.

مشکل از قرآن است که برخی برای فرار از شکست و فریب دادن آن آیات آن را بر سر نیزه می کنند و با این کار بین انسان ها نفاق ایجاد می کنند.

مشکل از قرآن است که روزی قاری برجسته آن را در منا به کام مرگ می کشانند و روز دیگر آبروی قاری دیگر آن را برای تخریب قرآن می برند.

مشکل از قرآن است که مجری دروغگوی یک شبکه ضد قرآنی که در پرونده ننگین خود تجاوز وحشیانه به همکار خود را دارد علیه قرآن قد علم می کند.

و باید بهتر بگویم شاید اصلی ترین دلیل اینکه مشکل از قرآنست اینست که گوینده آن گفته إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (بى‏ تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود) الحجر مبارکه 9.

بنابراین اگر این قرآن کلام خدا نبود و آیات جهاد نداشت و انسان ها رو به راه راست هدایت نمی کرد امروز این همه مخالف نداشت و این همه جنجال هم بخاطرش به پا نمی شد.