پیامبر پس از فتح مكه ، تمام بدیهایى كه قریش در طول بیست سال نسبت به او مرتكب شده بودند نادیده گرفت و همه را یك جا بخشید؛
و قاتل عموى محبوبش حمزه را بخشید .
اما در همان فتح مكه ، زنى از بنى مخزوم مرتكب سرقت شده بود. خاندان آن زن كه از اشراف قریش بودند و اجراى حد سرقت را توهینى به خود تلقى مى كردند، سخت به تكاپو افتادند كه رسول خدا از اجراى حد صرف نظر كند. اما پیامبر اورا نبخشید.
بلکه رنگ رسول خدا از خشم برافروخته شد، گفت: چه جاى شفاعت است ؟! مگر قانون خدا را مى توان به خاطر افراد تعطیل كرد؟
اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط كردند و منقرض شدند كه هرگاه یكى از بزرگان مرتكب جرم مى شد معاف مى شد و اگر زیردستى مرتكب مى شد مجازات مى گشت .
در اجراى عدل درباره هیچ كس سستى نمى كنم ، هر چند از نزدیكترین خویشاوندانم باشد.
صحیح مسلم ، ج 5، ص 114
بر گرفته از کتاب تاریخ اسلام در آثار شهید مطهری- جلد اول – از سید سعید روحانی
http://asrejadidcn.loxtarin.com/