امام زمان

وضغیت وبلاگ ما؟

آمار مطالب

کل مطالب : 548
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 1182
باردید دیروز : 1068
بازدید هفته : 2968
بازدید ماه : 7098
بازدید سال : 205313
بازدید کلی : 548217

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مثل باران باشیم و آدرس mobinir.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 23 مرداد 1392
نظرات

شعر امام زمان

 

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 

*****شعر امام زمان******

 

«شعر امام زمان»

از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي
کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي
خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

 

*****شعر امام زمان******

 

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم

 

*****شعر امام زمان******

 

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا من آمدم که این گره ها وا شود همین! اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا آقا برای تو نه ! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین شاید غلام خانه زهرا کنی مرا *علی اکبر لطیفیان*



تعداد بازدید از این مطلب: 14779
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید پیدا کرد زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود